انسانم آرزوست

خبر داری ک شهری روی لبخندِ تو شاعر شد / چرا این گونه کافر گونه بی رحمانه می خندی؟

انسانم آرزوست

خبر داری ک شهری روی لبخندِ تو شاعر شد / چرا این گونه کافر گونه بی رحمانه می خندی؟

۲۰مرداد

با عرض معذرت ی پست ی کوچولو طولانی...

 

مطلب اول اینکه ی بازی وبلاگی جدید و دوستان راه انداختن در مورد بلاگر تاپ...خب خداییش خیلی سخته این انتخاب..چون هر وبی بعضی پستاش هست ک ب دل ادم میشینه و بعضیا هم نه و ی مطلب دیگه اینکه من ی زمانی خیلی وبلاگ میخوندم ولی الان بنا ب دلایلی واقعا کم شده اون قسمت وبایی هم ک خودم دنبال میکنم تعدادشون کمه وهر کدوم از دوستان ک خودشون میدونن کیان و توی لیستمن ینی برام دوست داشتنین ولی اگر بخوام اسم ببرم وبلاگ :یک مترسک،روزنوشت های دکتر،ساحل افکار  دوکلمه حرف حساب و سرو روان و معمولا هر روز چ پست بذارن چ نه بازشون میکنم در واقع کاری ب روشن شدن ستاره شون ندارم حتی شبایی ک بی خواب میشم گاهی میرم ارشیوشون و برام بار چندم میخونم.. بعضی آرشیوا ک خیلی هم خوبه :دی

 

مطلب دومی ک میخوام تعریف کنم و چیزی هست ک میخوام برای خودم ثبت شه اینه:

چند وقته ک خیلی ب امیرحسین و امیراحسان گیر میدم سر اینکه باید پسرای خوبی باشین انقدر نشینین انقدر تبلت دست نگیرین بلند شین برین توی حیاط بدویین دوچرخه سواری کنین اینو بخورین اونو نخورین..کلا توی کار گیر دادن ب این دوتام تا اینکه 3-4روز قبل ب امیر گفتم من حالا حالاها نمیذارم مامانت نت تبلت تو رو دوباره فعال کنه برگشت بهم نگاه کرد گفت نازی ی چیزیو میدونی؟ گفتم چی: گفت من خداروشکر میکنم ک تو مامان من نیستی :))))))) من غش خنده بودم ولی اگر میخندیدم دیگه ازم حسابی نمیبردن فقط رومو کردم ی سمت دیگه و از صحنه دور شدم :دی

پریشبم این دوتا شیطون بودن محمدحسام پسر برادرمم اومد بعد سه تایی رفته بودن توی اتاق تبلت دستشون بود واقعا عصبانی شدن داره چرا باید همش بشینن ی گوشه و همه حرفشون حول ماین کرافت بچرخه !!بعدِ یکساعت رفتم توی اتاق تا رفتم تو احسان وروجک دراومد یواش ب اون دوتا گفت اوه اوه این دوباره اومد :))))))) سریع تبلتاشونو پشتشون قایم کردن.. :دی

 

و مطلب اخر ک ی توصیه هست ب اقایون بلاگر:آقا ما دیشب عروسی بودم داماد یکعالمه رقصید :/

آقایون؟ دوستان؟برادران عریز؟شب عروسیتون نرقصید خیلی سنگین و جنتلمن باشین بذارین خاطره ی خوش بمونه حس قشنگی نداره این رقصیدن آقایان داماد :/

 

 

این آهنگ فرزاد فرزین هم از دیروز افتاده توی دهنم همش دارم میخونم :|

ماه عسل :/ فرزاد فرزینِ پرسپولیسی :/

 

 

N.K :)
۱۶مرداد

پنج شنبه رفتیم غارچال نخجیر توی استان مرکزی بعد شهر دلیجان بود فک میکنم یا قبل شهر نراق...


ی نکته ی مهمش این بود ک گوشی،دوربین،کیف،کوله،خوراکی کلا هر چیزی...همه رو باید قبل رفتن ب غار تحویل بدیم...


خب گوشی ی کم طبیعی بود ولی بقیه موارد نه ک خب پرسیدیم علتشو براتون مینویسم..


وقتی میریم داخل غار اولین نکته ش هوای عالیشه البته وقتی بیشتر میری ممکنه ی کم کمبود اکسیژن احساس بشه ولی هواش معتدل رو ب خنک هست...تا 1200مترشو میشه رفت..


گروهی میبرن و ی راهنما هم هست ک توضیح میده..


همون اول مسیر گفت قبلا اوردن دوربین و کیف و همه چیز ازاد بوده ولی از بس ملتمون بافرهنگ و باشخصیتن گفتن دیگه همه چیز و بذارن همون بیرون ک خسته نشن برای حمل بار..دوستان در این حد بوده ک باخودشون چاقو میاوردن رسوبات آهکی و میکندن و میبردن.. :| یا میرفتن میخوابیدن رو زمین جاهایی ک رسوبات حتی روی زمین هم هست و عکس میگرفتن ک ی قسمتایی کاملا صاف شده بود...ی جاهایی ب خاطر زدن فلش بیش از حد دوربین ترک خورده بود...خب خداییش بااین شرایط باید بهشون حق داد ک همه چیز و همون اول مسیر بگیرن..

این غار قدمتش برای 70میلیون سال قبله سال 68کشف شده :دی سال 83 آماده شده برای بازدید..توی جهان دومین غاره از نظر رسوبات آهکی (95 درصد) اولیش هم توی مکزیکه...البته توی ایران بعد همین چال نخجیر غاری ک توی استان کرمانشاهه اونم درصد رسوبات آهکیش خیلی بالاست درصدشو گفت ولی الان یادم نیست ک بنویسم..

خیلی جالب بود شما فک کنین همه ی دیوارا شبیه ب گل کلمه.. :دی ی چیز سنگی بود نوشته بود کرگدن سنگی ی چیزی بود شبیه ب لاک پشت بعد ی جاهایی ب اسم آبشار سنگی معروف بود...کلا هم همون اول مسیر گفت ک سعی کنین دستتون ب دیواره ها نخوره چون این رسوبات هنوز در حال تولیدن..ی جاهاییش ولی خیس بود نمیشد دست نزد من دست میزدم :| البته کوچولو..

بعد 1200متر هم ک وایسادیم گفت از اینجا ب بعد و آماده نکردن ولی خب رفتن دیدن 40متر بعد ی دره هست ب عمق 60متر و بعد وبعد این 60متر ی دریاچه س ب عمق 70متر بعد قصدددددددددد دارن امکان قایق سواری و اینجا فراهم کنن پرسیدیم مثلا چندسال دیگه گفت معلوم نیست چند ده سال دیگه.. :/

البته فرض و براین بگیریم ک درست میشه خودم شخصا جونمو از سر راه نیاوردم بلند شم برم توی چنین جایی قایق سواری کنم.. :دی البته برای یکی از دوستان عزیزمم ک تعریف کردم گفت مطمئن باش هیچ وقت این دریاچه عمومی نمیشه...


حالا بریم سر مطلب اصلی... :))

گفته بودن دست ب دیواره ها نگیرین و خب من هربار خیلی کوچولو دست میزدم البته جاهایی ک خیس بود..خداییش نمیشد هیچی دست نزد..آقا و خانمایی ک شما باشین من خیلی نگاهم ب بالای غار بود همش نگاه میکردم ببینم اگر زلزله بشه توی چ حالتی ممکنه برم اون دنیا... :دی ی جایی خیس بود پای من لیز خورد دستمو گرفتم ب دیوار ک نیفتم رسوبات آهکی ک این همه سال طول میکشه درست شه کنده شد :دی



الان ولی پشیمونم ک چرا یدونه از اون گل کلم تپل خوشگلاش کنده نشده.. :/

اینم سر در غار وقتی اومدم بیرون عکس گرفتم ک ی نشونه ای باشه برای رفتنم.. :))



اگر دوسداشتین عکسای غار و ببینین ی سرچ ساده س و عکساش ک خب زیاده من دیگه نذاشتم..


N.K :)
۱۲مرداد

جناب هولدن ی بازی وبلاگی و راه انداختن و جناب مترسک ک منو برای این بازی دعوت کردن.. :)

این هم از دوست داشتنی ها و پیشنهادات تابستانه ی من :)


کتاب:پست قبل ک مشخصه مجموعه کتاب هری پاتر نوشته ی جی کی رولینگ،

و مجموعه ی ارباب حلقه ها از جی.آر.آر.تالکین

بربادرفته اثر مارگارت میچل ک بی نظیره ولی من ادامشو هم ب نام اسکارلت ک الکساندر ریپلی نوشتن خوندم در حد بربادرفته نیست ولی بنظرم اگر بربادرفته رو خوندیم باید اسکارلت رو هم بخونیم...

دریاچه شیشه ای اثر مائیو بنچی ک خب خودم خیلی دوسداشتم...



آهنگ:انتخاب آهنگ و بعدی ک فیلم هست برای من خیلی سخته این چندتا آهنگ رو فقط همینطوری برای خالی نبودن نوشتم و لینکشم گذاشتم ولی در کل آهنگ های دوست داشتنی و پیشنهادی من زیادن..

مرغ سحر استاد شجریان

درخت و مدادرنگی ابی

جزیره و چ دردیست در میان جمع بودن سیاوش

مرداب و دوپنجره گوگوش

بازگشته ی بانو دلکش

امیر بی گزند محسن چاوشی



فیلم:رستگاری در شاوشنگ ( The Shawshank Redemption) ک بی نظیره

مسیر سبز ( The Green Mile) ک بینهایت دوسدارم فیلمی بود ک گریه منو درآورد..

ارباب حلقه ها ( The Lord of the Rings) ک خب اکثر دوستان دیدن و فوق العاده س

ترمینال ( The Terminal ) و تام هنکس دوست داشتنی

شاتر ( Shutter ) ک تقریبا میشه گفت ترسناکه

توی ژانر عاشقانه ی هالیوودی هم دختر رئیس جمهور ( First Daughter ) بابازی کتی هولمز و دوست داشتم



بازی:خیلی وقته بازی خاصی نمیکنم ولی فقط بخاطر رکورد زدن و این حرفا گاهی 2cars ک اونم تمرکز و اعصاب میخواد...قبلنا زوما ( Zuma ) رو زیاد بازی میکردم و یاد میکنم از بازی های میکرو ک خیلییییییی خوب بودن


شعر:حافظ ، سعدی ، مولانا و سهراب سپهری


*و ی پیشنهاد جدا از تمام اینا دوستان خانم یا آقا فرقی نداره گاهی آشپزی کنین زیادی لذت بخشه...


تشکر میکنم از جناب مترسک برای دعوتم ب این بازیِ زیبا و خودم دعوت میکنم از تمام کسایی ک وبمو دنبال میکنند یا این پستو میخونند برای شرکت توی این بازی و ب طور خاص از خانم ها:نفس نقره ای و عارفه . آقایون:مسترنیما و روزمرگی

N.K :)
۱۰مرداد

از تنها خبرایی ک میتونست منو این روزا خیلی خوشحال کنه خبر چاپ جلد هشت هری پاتره (همه ی شکلکا و استیکرای قلب تلگرام و خودتون در نظر بگیرین :دی )


اینم صفی ک دیشب مردم لندن توی خیابون داشتن برای خرید کتاب



N.K :)
۰۸مرداد





شهر خالیست ز عشاق بود کز طرفی
مردی از خویش برون آید و کاری بکند

N.K :)
۰۸مرداد

امشب بعد مدت ها رفتم قسمت مالکیت معنوی وب و ببینم چ خبره ی چیز خیلی باحال دیدم :))


از مصاحبه ی آقای سید حسن نصرالله ک من مدتی قبل گذاشتم یکی از دوستان عزیز فقط ی جمله رو کپی کردن..دمشون گرم هر کسی ک بودن


N.K :)
۰۶مرداد

 

 

 


لینک

 

N.K :)
۰۴مرداد

برخلاف نظر اکثر افراد جامعه مبنی بر نازیبا بودن لباس کاروان المپیک کشور بنده فکر می کنم ملاک طراحان این لباس فقط زیبایی نبوده و آثار فرهنگی این طراحی بیشتر مد نظر بوده است.


N.K :)