کلا زمانِ خوابم بهم خورده از بعد ماه رمضون تو این 4-5شب صبحا خوابم برده زودترینش 5صبح بوده...
خسته م خوابم میاد شدید ولی خوابم نمیبره...
دیشب خانم برادرم گفت میخوای بخوابی ی شربت با عریقیجات بخور خوابت میبره دیشب فک کنم خوردم اثر کرد 5صب خوابم برد :| :| اون 3شب قبل 8-9میخوابیدم
اعصابم خط خطی شده از این وضعیت بی مزه ی خوابم... :|
*********
چند ساعت دیگه مراسم تشییع استاد کیارستمی عزیزه.. :( چقدر دوست داشتم میشد میرفتم مراسمشون...
روحشون شاد... :(
آهنگ:مستِ چشات (ابی)
متن مکتوب سخنرانی آقای فرهادی در مراسم بدرقه آقای کیارستمی
آقای کیارستمی نازنین، سلام.
باورم نمیشود چند هفته پس از آخرین دیدارمان، امروز در میان این جمع ایستادهام تا به بهانه سفر بیبازگشتتان این جملات را به زبان بیاورم.
این روزها درباره شما بسیار گفتهاند و گفتهایم. هرچند دیر، بسیار دیر.
اما من امروز اینجا ایستادهام تا صمیمانه از شما سپاسگزاری کنم.
از شما سپاسگزارم که نام این سرزمین را در جهان، به نامی پراحترام و دلنشین بازگرداندید.
سپاسگزارم که دل نبریدید از این خاک با همه نادیده گرفتنها و قدرناشناسیها و سنگاندازیهای سفرهلیسان سیاست.
سپاسگزارم که راه ناهموار و سنگلاخ جهانی کردن سینمای این مرز و بوم را بردبارانه هموار کردید که اگر امروز کنجکاوی و اشتیاقیست برای دیدن آثار ایرانی بیرون از این مرزها، وامدار گامهاییست که در آن دوران سخت برداشتید.
سپاسگزارم که بیش از شمارگان فیلمها و عکسها و شعرهایتان در گوشهگوشه جهان، تشنگان فراگیری را گرد خود جمع کردید، نه فقط برای آموختن به آنها، بلکه بالاتر از آن برای دلگرم کردنشان به اینکه میتوانند در هر شرایطی با اندک امکانی، رویاهایشان را به تصویر بکشند.
سپاسگزارم نه به این خاطر که زیباییهای جهان را میدیدید، بلکه چون جهان را زیبا میدیدید.
سپاسگزارم که دوری از هیاهو را آموختید. که با همه بزرگیتان، از دایره فروتنی فرو نلغزیدید.
من از شما سپاسگزارم به خاطر همه زحماتتان.
و زحمت آخر، رساندن این پیغام:
آقای کیارستمی عزیزم،
تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی، همتی کن
و بگو ماهیها، حوضشان بیآب است