برای کشتن یک زن
نیازی نیست
فریاد بزنی , ترکش کنی , رویاهایش را بدزدی
یا به او خیانت کنی
برای کشتن یک زن کافی ست
وقتی برای تو پیرهن گل گلی اش را می پوشد
فراموش کنی بگویی :
چه زیبا شده ای
آنگاه تکه ای از زیبایی زن می افتد
و کمی از قلبش می ریزد
و اگر فقط چندبار دیگر
به همین راحتی از نگاه تو بیفتد
تمام او می شکند
و یک روز صبح زنی را میبینی
که روحش به مقصد جهنم تنهایی
خانه ی تو را ترک کرده
اما خودش مشغول چیدن میز صبحانه توست
و تو محکومی
با جسد متحرک یک زن صبحانه بخوری
آری ستایش کردن همدردت رابیاموز
خشونت علیه زنان
همیشه یک چشم کبود و دندان شکسته و بینى خونی نیست!!!!!!
خشونت اضطرابیست که در جان زن است که فکر میکند
باید لاغرتر باشد، چاق تر باشد ،
زیباتر باشد، خوشحال تر باشد، سنگین تر باشد،
خانه دار تر باشد، عاقل تر باشد....
خشونت آن چیزیست که زن نیست و فکر میکند باید باشد!!!
خشونت آن نقابیست که زن به صورتش میزند تا خودش نباشد ..
تا برای یک مرد کافی باشد....!!
"تهمینه میلانی"
:))
من آدمِ نرفتنم
آدمِ دوست موندن
یا اصلن آدمِ دیر رفتنم
خیلی دیر ..
اما وقتی برم
دیگه آدمِ برگشتن نیستم.
آدمِ مثل قبل شدن نیستم.
باور کن !
" آنا گاوالدا "
عنوان پست:مهدیه لطیفی
کسی چ می داند...
شاید در همین لحظه زنی
برای مرد سیاستمدارش می رقصد...
یا پیانو می زند و آواز می خواند...
و جلوی جنگ جهانی بعدی را می گیرد...
کسی چ می داند
شاید تنها شرط معشوقه ی هیتلر
ب خاک و خون کشیدن دنیا بود...
کسی سر از کار زن ها در نمی آورد
زن ها باسکوتشان شعر می خوانند...
با لب هاشان قطعنامه صادر می کنند
با موهاشان جنگ می طلبند
با چشم هاشان صلح
کسی چ می داند
شاید آخرین بازمانده ی دنیا
زنی باشد ک با شیطان تانگو می رقصد...
"سیاوش شمشیری"
دوستی با بعضی آدم ها مثل نوشیدن چای کیسه ایست.
هول هولکی و دم دستی.
برای رفع تکلیف .
اما خستگیات را رفع نمیکنند.
دل آدم را باز نمیکند. خاطره نمیشود.
دوستی با بعضی آدمها مثل خوردن چای خارجی ست.
پر از رنگ و بو.
این دوستیها جان می دهند برای خاطرههای دمِ دستی..
این چای خارجی را میریزی در فنجان،
مینشینی با شکلات فندقی میخوری
و فکر میکنی خوشحالترین آدم روی زمینی.
فقط نمیدانی چرا باقی چای که مانده در فنجان
بعد از یکی دو ساعت میشود رنگ قیر... سیاه ...
دوستی با بعضی آدمها مثل نوشیدن چای سرگل لاهیجان است.
باید نرم دم بکشد.
باید انتظارش را بکشی.
باید برای عطر و رنگش منتظر بمانی.
باید صبر کنی.
آرام باشی و مقدماتش را فراهم کنی.
باید آن را بریزی در یک استکان کوچک کمر باریک.
خوب نگاهش کنی.
عطر ملایمش را احساس کنی
و آهسته، جرعه جرعه بنوشیاش و زندگی کنی...
"زندگی تان پر از دوستان ناب... "