همش فک میکردم ک 7-8سالی هست سینما نرفتم ولی بعد از تفکر فراوون یادم اومد برای فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند رفته بودم خوبه دیگه فقط 3سال :))
یک هفته ای میشد نیت کرده بودم ک برم خوب بد جلف و ببینم ولی خب هر دفعه ی کاری پیش می اومد و نمیشد تا اینکه جمعه شب برنامه ی هفت ، فراستی اومد برای نقدش! و من انقدرررر از این بشر بدم میاد ک چون گفت خوب نیست و ... تصمیم قطعی گرفتم ک برم و ببینم..
البته دروغ چرا دیشب تا قبل ساعت ده با خودم میگفتم نازی بی خیاااالش نمیخواد بری بشین Interstellar و ببین و لذت ببر ولی خب اون نیمه ی ضد فراستی درونم پیروز شد و رفتم..
طنز بود بعضی تیکه هاش واقعا خنده دار و در کل خوب بود...ولی خب برای من توی ژانر طنز هیچی مث سن پترزبورگ و مارمولک نمیشه...
+ی دوست آمریکایی دارم ی زن و شوهر هستن خانمه از این سیاهپوستاس قشنگ کنار هم وایمیسیم حالت روز و شبیم :) حالا این خانم عزیز چند تاسکه ی آمریکایی بمن داده برای سفره ی هفت سین منم میخوام امسال بذارمش توی سفره بلکه خدا ی نظری بکنه سال دیگه از نیویورک براتون پست بذارم :دی
شنیدن آهنگ مدادرنگی ابی همیشه لذت بخشه...
صفائی بود دیشب با خیالت خلوتِ ما را
ولی من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم