وقتی که می رفتی بهار بود
تابستان که نیامدی پاییز شد
پاییز که برنگشتی پاییز ماند
زمستان که نیایی پاییز می ماند
تو را به دل پاییزی ات فصلها را به هم نریز
"عباس معروفی"
وقتی که می رفتی بهار بود
تابستان که نیامدی پاییز شد
پاییز که برنگشتی پاییز ماند
زمستان که نیایی پاییز می ماند
تو را به دل پاییزی ات فصلها را به هم نریز
"عباس معروفی"
درزندگی هر مرد. . .
"مخدری هست به نام" زن"!!!
زنی که دوستش دارد.
نبودش...
قهرش...
دوریش...
خماری می آورد و آب میکند ابهت مردانه اش را!!!
و اینگونه است که میگویند :
"قــــــــــدرت" جاذبه ی مرد است!
و "جــــــــــاذبه" قدرت زن!
مثل نکتهای ظریف و ملموس
من اگر عاشقانه می نویسم
ن عاشقم ن شکست خورده...
فقط می نویسم تا عشق یاد قلبم بماند...
در این ژرفای خیانت ها،دروغ ها
هوس ها و دل کندن ها
فقط تمرین آدم بودن می کنم...
همین!