انسانم آرزوست

خبر داری ک شهری روی لبخندِ تو شاعر شد / چرا این گونه کافر گونه بی رحمانه می خندی؟

انسانم آرزوست

خبر داری ک شهری روی لبخندِ تو شاعر شد / چرا این گونه کافر گونه بی رحمانه می خندی؟

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشعارزیبای عاشقانه» ثبت شده است

۱۱مهر


مثل نکته‌ای ظریف و ملموس



جاهای خالی‌ام را پُر می‌کنی…


وقتی می‌گویم: «دوستت دارم» یعنی همیشه


حتی ساعت‌های غیراداری، و روزهای تعطیل ....



"داود ملک زاده"





عنوان پست:همایون شجریان
N.K :)
۰۸مهر


گفتی دوستت دارم



و من



به خیابان رفتم.



فضای اتاق برای پرواز کافی نبود.




"گروس عبدالملکیان"




عنوان پست:نادر ابراهیمی-یک عاشقانه ی آرام

N.K :)
۰۵مهر


همه چیز از جایی شروع شد



ک گفتی دوستم داری



گاهی برای یک عمر بلاتکلیفی



بهانه ای کافیست...




"لیلاکردبچه"









عنوان پست:سیدمحمد مرکبیان

آهنگ:مهستی "من از خدامه"
N.K :)
۰۵مهر

 

همه چیز از جایی شروع شد

 

 

ک گفتی دوستم داری

 

 

گاهی برای یک عمر بلاتکلیفی

 

 

بهانه ای کافیست...

 

 

 

"لیلاکردبچه"

 

 

 




 
 
آهنگ:مهستی "من از خدامه"
 
N.K :)
۰۳مهر



روزی ما دوباره کبوتر هایمان را پیدا خواهیم کرد



و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت .



روزی که کمترین سرود



بوسه است



و هر انسان



برای هر انسان



برادری است



روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند



قفل افسانه یی ست



وقلب برای زندگی بس است .



روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است



تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی.



روزی که آهنگ هر حرف زندگی ست



تا من به خاطر آخرین شعر رنج جست و جوی قافیه نبرم.



روزی که هر لب ترانه یی ست



تا کمترین سرود ، بوسه باشد .



روزی که تو بیایی برای همیشه بیایی



و مهربانی با زیبایی یکسان شود .



روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم . . .



و من آن روز را انتظار می کشم



حتی روزی که دیگر نباشم




"احمد شاملو"



N.K :)
۱۸شهریور


عشق یعنی...



از من دورباشی



اما دکمه های پیراهنت را



باانگشت های من باز کنی...



از تو دور باشم



اما چایم را بالب های تو بنوشم...



عشق یعنی...



سرم را برگردانم



تو از فاصله ی هزار کیلومتری



برایم دست تکان بدهی...



من بی پروا



دستت را بگیرم...!






عنوان پست:افشین صالحی

N.K :)
۱۸شهریور

کسی چ می داند...



شاید در همین لحظه زنی



برای مرد سیاستمدارش می رقصد...



یا پیانو می زند و آواز می خواند...



و جلوی جنگ جهانی بعدی را می گیرد...



کسی چ می داند



شاید تنها شرط معشوقه ی هیتلر



ب خاک و خون کشیدن دنیا بود...



کسی سر از کار زن ها در نمی آورد



زن ها باسکوتشان شعر می خوانند...



با لب هاشان قطعنامه صادر می کنند



با موهاشان جنگ می طلبند



با چشم هاشان صلح



کسی چ می داند



شاید آخرین بازمانده ی دنیا



زنی باشد ک با شیطان تانگو می رقصد...




"سیاوش شمشیری"



N.K :)
۱۲شهریور


گاهى براى روزهاى تلخ بى حوصلگى


یک بوسه


بوى خوش یک پیراهن


و یا شنیدن یک دوستت دارم ساده


یک جور خوبى


حال آدم را عوض مى کند


و اینطور آدم مى فهمد


لذت دنیا


داشتن کسى ست


که دوست داشتن را بلد است


به همین سادگى …!





N.K :)