انسانم آرزوست

خبر داری ک شهری روی لبخندِ تو شاعر شد / چرا این گونه کافر گونه بی رحمانه می خندی؟

انسانم آرزوست

خبر داری ک شهری روی لبخندِ تو شاعر شد / چرا این گونه کافر گونه بی رحمانه می خندی؟

۱۸شهریور

کسی چ می داند...



شاید در همین لحظه زنی



برای مرد سیاستمدارش می رقصد...



یا پیانو می زند و آواز می خواند...



و جلوی جنگ جهانی بعدی را می گیرد...



کسی چ می داند



شاید تنها شرط معشوقه ی هیتلر



ب خاک و خون کشیدن دنیا بود...



کسی سر از کار زن ها در نمی آورد



زن ها باسکوتشان شعر می خوانند...



با لب هاشان قطعنامه صادر می کنند



با موهاشان جنگ می طلبند



با چشم هاشان صلح



کسی چ می داند



شاید آخرین بازمانده ی دنیا



زنی باشد ک با شیطان تانگو می رقصد...




"سیاوش شمشیری"



نظرات  (۳)

۱۸ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۲۱ احساس ِ غریب
سلام نازنین جان!

واقعا اینقدر ما زنها ترسناکیم؟!!:|
پاسخ:
سلام مریم :)

نه ترسناک نیستیم...زن ها قدرت عجیبی دارن...
۱۸ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۳۲ ماشین آلات upvc | ماشین آلات شیشه دوجداره
واقعیته به خدا
پاسخ:
بعله..
کسی چ میداند!
خیلی زیبا بود..
پاسخ:
خودمم این پستو خیلی دوسدارم...
مرسی..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">