انسانم آرزوست

خبر داری ک شهری روی لبخندِ تو شاعر شد / چرا این گونه کافر گونه بی رحمانه می خندی؟

انسانم آرزوست

خبر داری ک شهری روی لبخندِ تو شاعر شد / چرا این گونه کافر گونه بی رحمانه می خندی؟

۲۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

۳۰شهریور

تو روی نیمکتی نشسته ای این سرِ دنیا



ک تمام آنچه می خواهی کسی ست ک


آن سر دنیا روی نیمکتی نشسته است


ک تمام آنچه می خواهد تویی!


نیکت های دنیا را بد چیده اند...



"زویا پیرزاد"






N.K :)
۳۰شهریور



N.K :)
۲۹شهریور


برای کشتن یک زن


نیازی نیست


فریاد بزنی , ترکش کنی , رویاهایش را بدزدی


یا به او خیانت کنی


برای کشتن یک زن کافی ست


وقتی برای تو پیرهن گل گلی اش را می پوشد


فراموش کنی بگویی :


چه زیبا شده ای


آنگاه تکه ای از زیبایی زن می افتد


و کمی از قلبش می ریزد


و اگر فقط چندبار دیگر


به همین راحتی از نگاه تو بیفتد


تمام او می شکند


و یک روز صبح زنی را میبینی


که روحش به مقصد جهنم تنهایی


خانه ی تو را ترک کرده


اما خودش مشغول چیدن میز صبحانه توست


و تو محکومی


با جسد متحرک یک زن صبحانه بخوری


آری ستایش کردن همدردت رابیاموز


خشونت علیه زنان


همیشه یک چشم کبود و دندان شکسته و بینى خونی نیست!!!!!!


خشونت اضطرابیست که در جان زن است که فکر میکند


باید لاغرتر باشد، چاق تر باشد ،


زیباتر باشد، خوشحال تر باشد، سنگین تر باشد،


خانه دار تر باشد، عاقل تر باشد....


خشونت آن چیزیست که زن نیست و فکر میکند باید باشد!!!


خشونت آن نقابیست که زن به صورتش میزند تا خودش نباشد ..
 

 تا برای یک مرد کافی باشد....!!




"تهمینه میلانی"





:))

N.K :)
۲۴شهریور


من آدمِ نرفتنم



آدمِ دوست موندن



یا اصلن آدمِ دیر رفتنم



خیلی دیر ..



اما وقتی برم



دیگه آدمِ برگشتن نیستم.



آدمِ مثل قبل شدن نیستم.



باور کن !



" آنا گاوالدا "




......



عنوان پست:مهدیه لطیفی

N.K :)
۲۳شهریور


لحظه هایی هستند که هستیم ....



چه تنها ، چه در جمع ....



اما با خودمان نیستیم ....



انگار روحمان می رود ، همان جا که می خواهد ....



بی صدا ، بی هیاهو



همان لحظه هایی که راننده آژانس می گوید : رسیدین ؟!



فروشنده می گوید : باقی پول را نمی خواهی ؟



راننده تاکسی می گوید : صدای بوق را نمی شنوی !!



و مادر صدا می کند : حواست کجاست ؟؟



ساعت هایی که ....


شنیدیم و نفهمیدیم ....


خواندیم و نفهمیدیم ....


دیدیم و نفهمیدیم ....



و تلویزیون تا صبح روشن ماند



آهنگ بارها تکرار شد



هوا روشن شد



تاریک شد



چای سرد شد



غذا یخ کرد



در یخچال باز ماند



و نفهمیدیم کی رسیدیم به خانه



و کی گریه هایمان بند آمد



و کی عوض شدیم



کی دیگر نترسیدیم



از ته دل نخندیدیم



و دل نبستیم ....



و چطور یکباره آنقدر بزرگ شدیم ....



و موهای سرمان سفید شدند ....



و از آرزوهایمان کی گذشتیم ؟!



"پابلو نرودا"




N.K :)
۲۲شهریور


وقتی قرار است بروی ، دل دل نکن ...



منتظر نمان  



هیچ اتفاقی ماندگارت نمی کند.



وقتی قرار است بروی ، حتما دل شوره هایت را مرور کرده ای



یادگاری هایت را، بغض های پشت سرت را...



یا می روی بی آنکه یادت بیاید کوچه هایی را که قدم زدیم 



و باران هایی که برسرمان بارید 



و چراغ قرمزهایی که هنوز نمی دانم چرا دوستشان داشتیم.



بهانه برای رفتن زیاد است 



این ماندن است که بهانه نمی خواهد



این ماندن است که دل می خواهد



شهامت می خواهد  عشق  می خواهد ...



حالا هی تو بگو باید بروی ، اصلا همه ی دنیا را جاده بکش



بگو که عشق ب درد شعر ها می خورد 



و من می ترسم از کسی که دیگر 



حتی شعر هم قلبش رانمی لرزاند



کسی که می داند ب غیر از من ، کسی منتظرش نیست



اما دلش ، هوای پریدن دارد ...

 


وقتی قرار است بروی ، حتی  ب آیینه نگاه نکن



شاید چشم های کسی که روبروی تو ایستاده 



منصرفت کند از رفتن



شاید نم اشکی ببینی ، غباری ،  



خیالی دور در آستانه ویران شدن



شاید ناخودآگاه در آینه لبخند بزنی 



و ب تصویر دیرآشنای محصور در قاب بگویی : سلام ... 



شاید هنوز روح کودکانه ات از گوشه ای سرک بکشد 



و نگران باشد که مبادا فراموشش کنی ...



تو لبخند بزن !



من غربت پشت آن لبخند راخوب می شناسم



نمی گویم نرو



اصلا مگر چیزی عوض می شود ؟!



فقط یک  والله خیرالحافظین می خوانم 



و ب چهار جهت فوت می کنم ... 

 

حتی اگر دیگر نبینمت ،  



هر شب ب خوابت می آیم 



تا  ب یادت بیاورم که  بی خداحافظی رفتی ...




"نیلوفر لاری پور"

N.K :)
۲۱شهریور


چشم و ابروی خشن از بس ک می آید ب تو



گاهی آدم عاشق نامهربانی می شود....







شاعر:مرتضی خدمتی
N.K :)
۲۰شهریور


ﻭﻗﺘﯽ ﺑﯿﻦ ﺩﻭﺗﺎ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﺮﺩﺩ ﺑﻮﺩﯼ ،



ﺷﯿﺮ ﯾﺎ ﺧﻂ ﺑﻨﺪﺍﺯ



ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺷﯿﺮ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﯾﺎ ﺧﻂ …



ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﺍﻭﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺳﮑﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺭﻭ ﻫﻮﺍ ﻣﯽﭼﺮﺧﻪ ،



ﯾﻪ ﺩﻓﻌﻪ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﺩﻟﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺷﯿﺮ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﯾﺎﺧﻂ .…



ﻭﺍﻭﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﻪ




N.K :)