جمعیت زیادی دور حضرت علی(ع) حلقه زده بودند. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید:
- یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟
علی(ع) در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.
مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد.
"گابریل گارسیا مارکز"
یک شلوار سفید دوست داشتنی داشتم
ک یک روز ابری پوشیدمش و موقع بازگشت ب
خانه باران گرفت
گلی شد. و من بی خیال پی اش را نگرفتم
به هوای اینکه هر
وقت بشویم پاک می شود، ولی نشد...
بعدها هر چه شستمش پاک نشد؛
حتی یکبار
به خشکشویی دادم که بشویند ولی فایده نداشت!
آقایی که توی خشکشویی کار میکرد گفت:
"این لباس چِرک مرده شده!"
گفت: "بعضی لکه ها دیر که شود، می
میرند؛
باید تا زنده اند پاک شوند!"
چرک مُرده شد... و حسرت دوباره پوشیدنش
را به دلم گذاشت!
بعید نیست اگر بگویم دل آدم هم کم ندارد از لباس سفید!
حواست که نباشد لکه می شود؛ لکه اش می کنند!
وقتی لکه شد اگر پی اش را
نگیری، می شود چرک...
به قول صاحب خشکشویی:
"لکه را تا تازه است، تا زنده
است، باید شست و پاک کرد...!
داستان کوتاه: شلوار سفید
احمد شاملو