انسانم آرزوست

خبر داری ک شهری روی لبخندِ تو شاعر شد / چرا این گونه کافر گونه بی رحمانه می خندی؟

انسانم آرزوست

خبر داری ک شهری روی لبخندِ تو شاعر شد / چرا این گونه کافر گونه بی رحمانه می خندی؟

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مهدی صادقی» ثبت شده است

۳۰دی

مرا جانانه در آغوش بگیر...


موهایم را با آن دستان نازنینت نوازش کن


و سرم را چون نوزادی دوماهه


روی سینه ات بگذار


می خواهم تمام عمر


نفسم از جای گرم بلند شود...

 

 

 

"مهدی صادقی"

 


 

 

 

 

 

 

قرن ها گفتند از زشتی کار،اما هنوز
عشق سوزان زلیخا قابل توضیح نیست...

 

 

 

 

عنوان پست:احمد شاملو

 

N.K :)