انسانم آرزوست

خبر داری ک شهری روی لبخندِ تو شاعر شد / چرا این گونه کافر گونه بی رحمانه می خندی؟

انسانم آرزوست

خبر داری ک شهری روی لبخندِ تو شاعر شد / چرا این گونه کافر گونه بی رحمانه می خندی؟

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ابی» ثبت شده است

۲۳اسفند

همش فک میکردم ک 7-8سالی هست سینما نرفتم ولی بعد از تفکر فراوون یادم اومد برای فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند رفته بودم خوبه دیگه فقط 3سال :))

یک هفته ای میشد نیت کرده بودم ک برم خوب بد جلف و ببینم ولی خب هر دفعه ی کاری پیش می اومد و نمیشد تا اینکه جمعه شب برنامه ی هفت ، فراستی اومد برای نقدش! و من انقدرررر از این بشر بدم میاد ک چون گفت خوب نیست و ... تصمیم قطعی گرفتم ک برم و ببینم..

البته دروغ چرا دیشب تا قبل ساعت ده با خودم میگفتم نازی بی خیاااالش نمیخواد بری بشین Interstellar و ببین و لذت ببر ولی خب اون نیمه ی ضد فراستی درونم پیروز شد و رفتم..

طنز بود بعضی تیکه هاش واقعا خنده دار و در کل خوب بود...ولی خب برای من توی ژانر طنز هیچی مث سن پترزبورگ و مارمولک نمیشه...


+ی دوست آمریکایی دارم ی زن و شوهر هستن خانمه از این سیاهپوستاس قشنگ کنار هم وایمیسیم حالت روز و شبیم :) حالا این خانم عزیز چند تاسکه ی آمریکایی بمن داده برای سفره ی هفت سین منم میخوام امسال بذارمش توی سفره بلکه خدا ی نظری بکنه سال دیگه از نیویورک براتون پست بذارم :دی


شنیدن آهنگ مدادرنگی ابی همیشه لذت بخشه...




 صفائی بود دیشب با خیالت خلوتِ ما را

ولی من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم

N.K :)
۰۶اسفند

 

همیشه فکر می کردم

 

 

 آدم ها می توانند در خیال هم عاشق هم بشوند

 

 

بدون آن که حتی یک بار دست یکدیگر را لمس کنند ..

 

 

ولی بعد همه چیز ذره ذره عوض شد تازه فهمیدم که یک زنم ..

 

 

یواش یواش حواسم درگیر شد

 

 

 به دیدنش عادت کردم

 

 

 باید او را در کنارم حس می کردم صدایش را می شنیدم

 

 

 باید هر بار مطمئن می شدم

 

 

 که او هم به همین شدت مرا می بیند و احساسم می کند

 

 

حالا فکر می کنم دروغ است ..

 

 

نمی شود فقط توی ذهن عاشق یک نفر شد! اگر بشود خیالات است ..

 

 

 ای کاش می شد با خیال یک نفر زندگی کرد

 

 

ولی امکان ندارد فکر می کردم

 

 

 آدم ها همان طور که آمده اند می روند ..

 

 

نمی دانستم که نمی روند می مانند ردشان می ماند

 

 

 حتی اگر همه چیزشان را هم با خودشان بردارند و بروند ..!

 

 

"فریبا وفی-رویای تبت"

 

 

 

 

 

 

 


گاهی میان مردم،در ازدحام شهر

غیر از تو هر چ هست فراموش می کنم...

+پست از زبون زن هست و آهنگ از زبون مرد..هیچ دلیل خاصی هم نداره.. :)

 

N.K :)
۱۰دی

 

بد شده ایم !

 

 

از وقتی شروع کردیم ب قربانت بروم های تایپی

 

 

ب دوستت دارم های اس ام اسی

 

 

ب عاشقتم های فیس بوکی ،وایبری ،ویچتی ،لاینی و حالا تلگرامی...

 

 

بد شده ایم !

 

 

از وقتی هر کدام از کانتکت هایمان چیزی فرستاد

 

 

و ” قلب های سرخ ” را روانه ی تکست کردیم

 

 

و عشقم و عزیزم و گلم صدایش کردیم

 

 

فرقی هم نمیکرد ، ک باشد

 

 

دیگر کلمات دم دستی ترین ترفندمان شد

 

 

کلماتی ک مقدسند ، که معجزه میکنند ! افتادند زیر دست و پا

 

 

فرقی برایمان نکرد ک چ کسی باشد ، از چ جنسی باشد

 

 

فقط اینکه باشد و دمی بگذرد برایمان کفایت کرد

 

 

بد شده ایم !

 

 

از وقتی لبخند زدیم و بوسیدیم و نوازش کردیم

 

 

و آنسوی ماجرا پیچیدیم و پیچاندیم

 

 

و ب زرنگی خودمان آفرین گفتیم...

 

 

حال خیلی هامان خوب نیست

 

 

این روزها عادت کردیم مرگ خیلی چیزها را جشن بگیریم

 

 

دردناک است حال و روزمان...


 

 

 

 

 

 

آسِ در مشتِ مرا،لاشخوران قاپ زدند

 

کرکسان قاعده را از همه بهتر بلدند...

N.K :)