انسانم آرزوست

خبر داری ک شهری روی لبخندِ تو شاعر شد / چرا این گونه کافر گونه بی رحمانه می خندی؟

انسانم آرزوست

خبر داری ک شهری روی لبخندِ تو شاعر شد / چرا این گونه کافر گونه بی رحمانه می خندی؟

۲۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

۱۶مرداد

زن ها نمی روند



تنها از هر آنچه که هست دست می کشند!



سه سطر شروع این شعر را من نگفته ام



گاه اما مات می مانم



از اینکه چطور مردانی هم هستند



که اینهمه زنانه می فهمند!



مثلا همین ایلهان برک




و تو چه بی اندازه فقط مردی!



آنقدر مردکه نمی بینی چقدر "زنانه مرد بودن" می خواهد



ترکیبی را به دوش کشیدن:



از نگرانی های مادرانه ام



که چه می خوری؟



کِی می خوابی؟



هوا سرد است؟



از بی قراری های زنانه ام



که بی بازوانت شب ها سر نمی شوند



که با زن دیگری نباشی یکوقت



که اصلا دوستم داری؟



داشتی؟!



و از بی تابی دخترانه ام



که برای کی لوس شوم حالا؟



تو آنقدر زنانه نمی فهمی



که نمی بینی چقدر مرد بودن می خواهد



مادری را



زنی را



دختربچه ای را



هر سه را با هم در رحمت بزرگ کنی



و اخم نکنی



و خم نشوی



و اتاق را که مرتب میکنی



میز را که می چینی



زل بزنی به گوشی ات...



زل بزنی به گوشی ات...



زل بزنی...



بزنی...



و هنوز دوستش داشته باشی



و دست بکشی!



عزیزم



خودآزاری ندارم



مردانه زنم!




"مهدیه لطیفی"




N.K :)
۱۶مرداد


N.K :)
۱۴مرداد
دیروز ی خبری اومده بود برام توی تلگرام دیدم جالبه گفتم اینجا بذارم




حالا نمیدونم شاید هم شما عزیزان دیده باشین ولی خودم بار اول بود ک عکس این بانو رو دیدم :)








این بانوی عزیز خانم ثریا ابراهیمیِ معروف ب پری



معشوقه ی استاد شهریار ک الان هم ساکن آمریکا هستن



خداییش ادبیات ما خیلی مدیون این بانوی عزیز هس



و گرنه استاد شهریار بجای شاعر شدن طبابتشونو ادامه میدادن



 و ما دیگه شاهد شاهکارهایی نظیر آمدی جانم ب قربانت و امثال اون نبودیم...



خدا خیر بده این بانوی عزیزرو...
N.K :)
۱۴مرداد

نادر ابراهیمی در کتاب "یک عاشقانه آرام" میگوید:



"قلب"مهمانخانه نیست که آدمها بیایند،



دو سه ساعت یا دو سه روز در آن بماند و بعد بروند،



"قلب" لانه گنجشک نیست ک در بهار ساخته شود



و در پاییز باد آن را با خودش ببرد،



"قلب" راستش نمیدانم چیست اما این را میدانم که




قلب فقط جای آدمهای خیلی خوب است،



"قلب"چاه دلخوری نیست



که به وقت بدخلقی،سنگریزه ای بیندازی تا صدای افتادنش را بشنوی!



"قلب"قاصدکی ست که اگر پرهایش را بچینی،دیگه به آسمان اوج نمیگیرد،



"قلب"برکه ای ست که آرامشش به یک نگاه بهم میخورد،



"قلب"اگر بتواند کسی را دوست بدارد،



خوبی ها و حتی زخم زبانهایش را نقش دیوارش میکند،



حال،اینکه قلب چیست بماند!


من فقط این را میدانم:



"قلب"وسعتی دارد به اندازه حضور خدا...



من حرمی مقدس تر از قلب سراغ ندارم..


N.K :)
۱۳مرداد

 



 



دریافت
 
N.K :)
۱۱مرداد

هنوز بدرود نگفته ای، دلم برایت تنگ شده است.



چه بر من خواهد گذشت



اگر زمانی از من دور باشی



هر وقت که کاری نداری انجام دهی



تنها به من بیاندیش.



من در رویای تو شعر خواهم گفت



شعری درباره چشم هایت



و دلتنگی....




"جبران خلیل جبران"






عنوان پست:محسن حسینخانی

N.K :)
۱۱مرداد

ﻫﯿﭻ ﮔﺎﻩ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻫﺎﯼ ﭘﺮ ﺩﻟﯿﻞ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ!



ﻣﺜﻼ ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ:



ﻋﺎﺷﻖ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺷﺪﻡ



ﯾﺎ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ:



ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺶ



ﯾﺎ ﭼﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﻫﺮﭼﻪ!



ﺍﺻﻼ ﻣﻌﻨﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ!



ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﻣﯿﭙﺮﺳﺪ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ؟



ﺑﺎﯾﺪ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﻨﯽ



ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﯽ ﻭ ﺑﮕﻮﯾﯽ:



ﭼﻮﻥ ♥ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩ. ﺍ .ﺭ .ﻡ♥




N.K :)
۰۹مرداد

بعضی ها را بدرقه کنید ، حتی اگر لایق بدرقه نباشند




بدون کنار زدن پنجره ، بدون سر برگرداندن به عقب ...




بعضی ها را بدرقه کنید و بگذارید به قلب هایی بروند در اندازه خودشان




حتی اگر مطمئن باشید




روزی با چشمانی وحشت زده و بی پناه بر خواهند گشت




زخم های خاطراتشان را ببندید ، بودن های ناروایشان را بشویید




غرور و دروغ و قضاوتشان را در چمدانشان بگذارید




و بگذارید به هر کجا که باید بروند ، بروند ...




بگذارید در گذشته به جایی که به آن تعلق دارند آرام بگیرند




برایشان گریه کنید ، سوگواری کنید و بدانید




این از دست دادن ضروری ست برای به دست آوردنی گران بها




بعضی ها را تمام کنید و در گوشه بودنشان روبان بچسبانید




بعضی چیزها ، بت ها ، باورها ، عادت ها ، آدم ها را




برای همیشه بدرقه کنید ...




دست تکان دهید ، لبخند بزنید ، قلبتان را به بوسه های باد بسپارید




و به زمان ، اجازه گذشتنی سلانه تر را بدهید




حالا بلند شوید شهامتتان را تحسین کنید و خودتان را در آغوش بگیرید ...


N.K :)